... آرشیو مطالب پست الکترونیک لينك rss عناوین مطالب وبلاگ تم دیزاینر
صفحه نخست
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 6 بازدید دیروز : 2 بازدید هفته : 23 بازدید ماه : 119 بازدید کل : 9298 تعداد مطالب : 120 تعداد نظرات : 0 تعداد آنلاین : 1
چهار ساله بودم ، بدآن خاک تر
به بازی نشسته به سوی پدر
چو ایام بگذشت ، نه ، ده از آن
کند با منش خاک تیره چنان
به ایام خردی ، دلم شاد بود
ز هر بیم و اندوه ، آزاد بود
ببین بر سرم اندکی باد نیست
به پیری دلم ، ذره ای شاد نیست.
چو کودک بُدم ، سروری کرده ام
ز مام و پدر ، دلبری کرده ام
ولیکن به پیری شدم واژگون
انیس فراموشی و اشگ و خون
سرودم کنون من به شعر کهن
کلام صبوری ، بدین انجمن
نگردد چنین ، روزگارم فدا
چو من کودکم ، نیک داند خدا
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
.:: Weblog Theme By : wWw.Theme-Designer.Com ::.